پریود یا عادت ماهیانه چیست؟

پریود (قاعدگی) چگونه اتفاق می افتد و

چگونه در سیستم روانی اختلال ایجاد می کند ؟

طی فرایندی شگفت انگیز و پیچیده ، که هر ماه خانمها در بدن خود تجربه می کند،

چرخه قاعدگی رخ می دهد. تخمکها تقریبا سه روز در راه هستند تا خود را به رحم برسانند و

رحم در این مدت شروع کرده است به ساختن دیواره ایی غنی از مواد مغذی جهت اینکه اگر در این مدت اسپرم به تخمک رسید، شرایط باروری و رشد تخمک مهیا شود. جهت تقویت این دیواره ی مغذی ، تخمدانها تولید هورمونهای استروژن و پروژسترون را افزایش می دهند. طبیعی است که این هورمونها وارد خون می شوند و در نتیجه در مغز هم جریان پیدا می کنند. از آنجایی که این هورمونها با نوروترنسمیتر ها (انتقال دهنده های عصبی) تداخل پیدا می کنند سبب حالات ناخوشایندی می شوند که در افکار، احساسات، رفتار و خلق و خوی خانم ها تاثیر می گذارند. چیزی که سابقا در راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی(DSM) «سندرم پیش از قاعدگی » (PMS) نام گرفته بود.لازم به ذکر است که امروزه سندرم پیش از قاعدگی (Premenstrual syndrome) به علت مخالفتهای پی در پی در طول سالهای گذشته،ازراهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی، حذف شده است.

تداخل انتقال دهنده های عصبی با هورمونهایی که وارد مغز شده اند، سبب می شود میزان برخی از این انتقال دهنده های عصبی در مغز کاهش یابد که باعث بروز این حالات ناخوشایند می شوند. مثلا فعالیت سروتونین، که کاهش آن باعث حالات افسردگی و غم است ، کاهش پیدا می کند. که نتیجه آن حالتهای کلافه گی و بی حوصله گی ، دوره هایی از غم و عواطف نامتناسب و تغییر در خلق و خوی می باشد .همچنین میزان فعالیت گابا و نوراپی نفرین و کورتیزول و دیگر انتقال دهنده های عصبی، کاهش می یابد که اینها نشانه های اضطرابی را در پی دارند. بدیهی است اگر فردی از افسردگی و یا از اختلالات اضطرابی رنج می کشد، بالقوه میزان سروتونین و نوراپی نفرین در مغز کم است و در دوره ی قاعدگی این میزان کم ،کاهش هم می یابد، پس در دوره ی قاعدگی شدت حملات اضطرابی و افسردگی بیشتر خواهد شد.

در ادامه فرایند فیزیکی، وقتی باروری تخمک حاصل نشد این دیواره فرو می ریزد و این همان چیزی است که هر ماه به صورت خون ریزی، خانها آن را تجربه می کنند. پس « اگر پریود در بانوان صورت نمی گرفت ، دیگر تولید مثلی صورت نمی گرفت ، در واقع تداوم نسل به این چرخه وابسته است».

طبق آمار آیالت متحده آمریکا، از هر 4 زن،3 نفر به این سندرم دچار است و هر ماه قبل از شروع قاعدگی این حالات را تجربه می کند .

نکته قابل توجه این است که: این زمان به هیچ عنوان زمان مناسبی برای تصمیم گیری نمی باشد، چه بسا بسیاری از تصمیمات مهم زندگی که در این دوره گرفته شده، پشیمانی بسیار ولی جبران ناپذیر به بار آورده است.

در خاتمه می خواهیم به برخی از این حالتهای ناخوشایند بپردازیم. قبل از هر چیز لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که این حالتهای خلقی 7 الی 10 روز قبل از شروع قاعدگی صورت می گیرد.

-        غم و افسردگی

تفسیر منفی رخدادها و وقایعی که شاید هر روز اتفاق می افتاده ولی اکنون فقط جنبه های منفی دیده می شود . در این حالت ذهن توان تشخیص و تمایز ندارد و به محض رو به رو شدن با رویدادها و تفسیر منفی اش ، آن را به کل زندگی تعمیم می دهد و در نتیجه زندگی را تیره و تار می ببیند. بنابراین به همین دلیل است که پیش تر گفته شد ، این زمان، زمان مناسبی برای تصمیم گیری نیست.

-        تحریک پذیری

عصبانیت زیاد، عدم کنترل خشم ، پرخاشگری ، احساسات متضاد .

-        اختلال در اشتها :

به صورت میل زیاد به برخی غذا ها و یا تنقلات مثلا ولع در خوردن شکلات و در برخی موارد اصولا بعد از شروع خونریزی و اتمام سندرم کاهش اشتها

-        اختلال در خواب

بی خواب شدن و کلافه گی

-        تغییر در میل جنسی

به علت تغییر در هورمونها ، میل جنسی افزایش می یابد ولی با توجه به تداخلات هورمونی با انتقال دهنده های عصبی ، تغییر در خلق خو باعث می شود که احساسات تغییر کند . مثلا خانمی که همیشه با حرارت زیاد خواهان معاشقه بوده است و در حالت عادی به شدت همسرش را دوست داشته، ولی هنگام شروع سندرم معمولا 10 روز قبل از پریود احساس تنفر می کند و علاقه ایی به معاشقه ندارد.

-        هجوم گریه خواه بی دلیل

-        اضطراب

-        گرایش به انزوا و تنهایی

و علائم جسمی عبارتند از :

-        نفخ

-        احساس خستگی

-        سردرد

خبر خوب این است که معمولا این حالات به محض شروع پریود از بین می رود . یکباره تمام علایق و عشق یر جای خودش بر میگردد. خواب مناسب می شود و دیگر خبری از آن همه گریه و غم و افسردگی نیست. با این حال یک اشتباه بزرگ می تواند این باشد که :

این حالات را با احساسات واقعی مان و آنچه واقعیت دارد، اشتباه بگیریم و در آن لحظات سخت برای خودمان فرضیه سازی کنیم. فرضیه سازی رایج بین خانمهای مبتلا به این سندرم این است که احساسات منفی نسبت به شریک زندگی شان را جدی تلقی می کنند و آن را با دیگرانی که شنونده ی این احساسات مطلقا منفی هستند، در میان می گذارنند، و آن دوست شنونده که احتمالا آگاهی از PMSندارد ، فرضیه های دوستش را تایید می کند و اینجاست که احتمال بروز بزرگترین اشتباهات وجود دارد . متاسفانه بیشترین تصمیم گیریهای اشتباه و جبران ناپذیر در این دوره ها گرفته شده است .

خانمهای عزیز بهتر است بیشتر با خود و حالات خود آشنا شوند و چناچه متوجه وجود این سندرم هستند به صورت صحیح و در فرصتی مناسب همسر خود را از آن آگاه کنند .

خوب باشید.

رحیمی